فلاسفه و دانشمندان برای آگاهی از حقایق و واقعیتهای جهان هستی و کشف حقیقت پدیدهها به منابع و مبانی مختلفی متوسل شده اند. عدهای عقل را به وسیله استدلال و برهان، عدهای حواس را به وسیله تجربه، عدهای قلب و دل را به وسیله تزکیه آن، عدهای وحی را از طریق کتب آسمانی و عدهای هم همۀ اینها را منبع شناخت دانسته اند. تا قبل از رنسانس، عقل گرایی سنتی عمدتا بر پایه روش ارسطویی به عنوان مبنای شناخت تلقی میشد، ولی پس از رنسانس نهضت جدیدی علیه عقل گرایی سنتی آغاز شد که تجربه و آزمایش و مشاهده را به عنوان مبنای کار پذیرفت.
در تفکر عقل گرایان، روش قیاسی مبنای کار است؛ بدین معنی که با استدلال و روش منطقی و تحلیل عقلانی، فرد میتواند حقایق را کشف نماید. اما در تفکر تجربی روش استقرایی مبنای کار است؛ بدین معنی که با مشاهده و آزمایش و شناخت ماهیت پدیدهها میتوان با شناخت جزئیها و ارتباط آنها با یکدیگر به کلی پی برد و قوانین و نظامات کلی را نتیجه گیری کرد.
فصل اول: کلیات
فصل دوم: انواع تحقیقات علمی
فصل سوم: انتخاب، تعریف و بیان مسئله تحقیق
فصل چهارم: تدوین فرضیه
فصل پنجم: نمونه گیری
فصل ششم: ابزار سنجش و گردآوری اطلاعات
فصل هفتم: روشهای گردآوری اطلاعات
فصل هشتم: کدگذاری، استخراج و طبقهبندی دادهها
فصل نهم: تجزیه و تحلیل دادهها و استنتاج
فصل دهم: تنظیم و تدوین گزارش تحقیق
فصل یازدهم: تهیه و تنظیم طرح تحقیق
فصل دوازدهم: تهیه و تنظیم مقاله علمی
پیوستها
منابع و مآخذ
واژه نامه