کتاب قطار شبانه ی لیسبون

ماه نوامبر بود و هوا سرد و مه آلود. ما به طرف یکی از کافه هایی رفتیم که آن پایین در میدان سن مارکو بود. شیشه های کافه پوشیده و نور داخل شب خفه بود. ناگهان دستی که دستکش داشت، شروع به تمیز کردن شیشه کرد. دست زنی بود که حالا صورتش هم نمایان می شد. دستش که شیشه را تمیز می کرد، خاطره ای در من زنده کرد که خود را بین من و دنیا قرار داد. فکر کردم، حالا چیزی در وجودت شکفته می شود که عواقبی خواهد داشت.

• عقاید یک دلقک ~هاینریش بول، محمد اسماعیل زاده قندهاری (مترجم)
• محاکمه ~فرانتس کافکا، امیرجلال الدین اعلم (مترجم)
• سیمای زنی در میان جمع ~هاینریش بول، مرتضی کلانتریان (مترجم)
• سیذارتا ~هرمان هسه
• مسخ ~فرانتس کافکا، صادق هدایت (مترجم)
• موارد بیشتر (666)

• وزن کلمات ~پاسکال مرسیه، مهشید میرمعزی (مترجم)، فهیمه شانه (ویراستار)

• قطار شبانه ی لیسبون ~پاسکال مرسیه، مهشید میرمعزی (مترجم)، فرشته احمدی (ویراستار)
• گزینه گفتارهای گاندی ~موهنداس کارمچاند گاندی، مهشید میرمعزی (مترجم)
• نازنین من! نامه های هایدگر به همسرش الفریده 1970 - 1918 ~مهشید میرمعزی (مترجم)، گرترود هایدگر (به اهتمام)
• زن ظهر ~یولیا فرانک، مهشید میرمعزی (مترجم)
• خانه خواهران ~شارلوته لینک، مهشید میرمعزی (مترجم)

• قطار شبانه ی لیسبون ~پاسکال مرسیه، مهشید میرمعزی (مترجم)، فرشته احمدی (ویراستار)
• جنگل پنیر ~فرشته احمدی
• پری فراموشی ~فرشته احمدی، سیدرضا شکراللهی (ویراستار)
• جنگل ابر ~سیامک گلشیری، فرشته احمدی (ویراستار)
• مفهوم فردیت در اسلام ایرانی ~فرشته احمدی، نادر احمدی