کتاب اورلیا پاریس

شب سر رسیده است. اکنون دیگر کلمات نوشته شده را نمی بینم. دیگر هیچ چیز نمی بینم مگر دست بی حرکتم که از نوشتن برای تان بازمانده است. اما زیر شیشه ی پنجره هنوز آسمان آبی است. رنگ آبی چشمان اورلیا پاریس باید تیره تر شده باشد، می دانید، به خصوص در شب. آن روزها چشمانش رنگش را از دست می داد تا بتواند به تاریکی زلال و بی انتهایی دست پیدا کند.

نام من اورلیا اشتاینر است.

در پاریس زندگی می کنم و پدر و مادرم در همین جا معلم اند.

هجده سال دارم.

می نویسم.

• دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد ~آنا گاوالدا، الهام دارچینیان (مترجم)
• من او را دوست داشتم ~آنا گاوالدا، الهام دارچینیان (مترجم)
• شازده کوچولو ~آنتوان دو سنت اگزوپری، محمد قاضی (مترجم)
• یک روز قشنگ بارانی: پنج داستان کوتاه ~اریک-امانوئل اشمیت، شهلا حائری (مترجم)
• مائده های زمینی و مائده های تازه ~آندره پل گیوم ژید، مهستی بحرینی (مترجم)
• موارد بیشتر (1187)

• امیلی ال ~مارگریت دوراس
• شیدایی لل.و. اشتاین ~مارگریت دوراس، قاسم روبین (مترجم)
• عاشق ~مارگریت دوراس، قاسم روبین (مترجم)
• نایب کنسول ~مارگریت دوراس، قاسم روبین (مترجم)
• نوشتن و همین و تمام ~مارگریت دوراس، قاسم روبین (مترجم)

• اورلیا پاریس ~مارگریت دوراس، نگار یونس زاده (مترجم)، مهدی نوید (ویراستار)
• و تو برنگشتی ~مارسلین لوریدان-ایوانس، ژودیت پرینیون، نگار یونس زاده (مترجم)، رضا رضایی (ویراستار)
• آشپزخانه و متعلقات ~ژان پیر بکری، آنیس ژوی، نگار یونس زاده (مترجم)
• این بچه ~ژوئل پومرا، نگار یونس زاده (مترجم)، آناهیتا معروفی (مترجم)
• رنه و مادلن ~امیل زولا، نگار یونس زاده (مترجم)

• نامه ای عاشقانه از تیمارستان ایالتی ~ریچارد براتیگن، مهدی نوید (مترجم)
• گربه ی درون ~ویلیام اس. باروز، مهدی نوید (مترجم)
• فسه ها ~ساموئل بکت، مهدی نوید (مترجم)
• ننامیدنی ~ساموئل بکت، مهدی نوید (مترجم)
• مالون می میرد ~ساموئل بکت، مهدی نوید (مترجم)