سبد خرید شما خالی است.
آرون چیزی از لوسی به داتی نگفته است و از داتی نیز چیزی به لوسی نگفته است. آرون تصور میکند با پایان گرفتن هفته، باید فکرهای خود را بکند و تصمیم درستی بگیرد. دو راه در پیش دارد: نخست آن که رابطه خود را با داتی یا لوسی قطع کند، یا آنکه رفتار خود را با یکی از این دو تن هماهنگ کند؛ یا شاید راه سومی هم باشد که هنوز به فکر آرون نرسیده است. تنها این را میداند که نمی خواهد در وضعی گرفتار شود که در دو شهر با دو نفر رابطه داشته باشد. برایش قابل درک نیست که چگونه ممکن است مورد توجه هم لوسی و هم داتی قرار گرفته باشد؛ آخر آن دو سخت با هم متفاوت اند. اما این را میداند که به هر دوی آنها وابسته است.