رابرت کیوساکی در این کتاب تعریف می کند که با دو پدر، بزرگ شده است: یک پدر پولدار و یک پدر بی پول. این موضوع سبب شد که از میان دو دیدگاه کاملاً متفاوت، یکی را انتخاب کند. هردوی آنها به سختی کار می کردند، با این حال یکی از پدرها همیشه مشکل داشت و دیگری این گونه نبود.
او عقیده دارد دلیل اول ثروتمندتر شدن فرد ثروتمند، فقیرتر شدن فرد فقیر و همیشه درگیر مشکلات بودن طبقه ی متوسط این است که موضوع پول، تنها در خانه آموزش داده می شود و چیزی نیست که در مدارس به آموزش آن بپردازند. اگر کودکی در خانواده ای بی پول بزرگ شود، ممکن است در مدرسه عملکرد خوبی داشته باشد و شغل خوبی هم به دست بیاورد، اما اگر هرگز مدیریت پول را یاد نگیرد، همیشه بی پول باقی خواهد ماند. رابرت معتقد است افراد بی پول و طبقه ی متوسط جامعه برای پول درآوردن کار می کنند اما ثروتمندان اجازه می دهند که پول برای آنها کار کند.